گیرم که باران هم آمد 

همه چیز راهم شست

هوا هم عالی شد

فایده اش برای من چیست؟

هوای دل من بی تو پس است

من همان حسني‌ام
كه حالا عاشق شده
و عجيب دلتنگ
و آرزو مي‌كند
كاش دانشگاه
جمعه‌ها هم باز بود...!!

آن روزها نسيم نوازشم مي‌كرد
باد ِ مهربان
ساز مرا كوك مي‌كرد
و كـلاغ حرف‌هاي مرا باور!
مـاه
برايم لالايي مي‌خواند
روي بالش ابرها


آن روزها تو كجا بودي؟
كه حالا آمده ای
طبيعت دنيا را بهم زدی
و ادعاي ملك و املاك عشق مي‌كني؟!!

سنگین است تکلیف بی تو بودن...

تو آسوده بخواب...

من مشق گریه هایم مانده...

همـه چیـز تاریـخ ِ مصـرف شــان تمــامـ شـد ...

بـراے  همین است کـه

تنهـاییـم را رو دل مے کنم !

و دلتنگـے را بـالا مـے آورم !

ناگهانی تر از آمدنت، می‌روی/ بی‌بهانه/ من می‌مانم و باران‌های بي‌اجازه

و قلب عاشقی که سپاسگزارت می‌ماند تا ابد/ متشکرم که به من فهماندی که:

چه قدر می‌توانم دوست بدارم/ و عاشق باشم بی‌توقع!/ باور کن، بي‌توقع!!

دردهایم منجمد شده‌اند
و دنیایمان واروونه
حالا
نبودنت
مثل خورشيد از مغرب طلوع مي‌کند
و دوباره حس شان می‌کنم

آه دردهای من !!

دستم به دامنت اي عشق
نجاتم بده
آخر من مـال اين قصه‌ها نبودم
تو مرا به اين ورطه كشاندي
العــفو العــفو
نجاتــم بده

دوســـت داشـــتن یعنی اونی که اگه صــد دفعه هم ناراحتش کنی...

هر بار با اخم میگه : این دفعه ی آخره که می بخشمت...

و بعد دستاش رو باز می کنه و میگه بیا بغلـــــم ....

نمیخوام برای بودنت التماس کنم
اما این بغض لعنتی شکسته
ی چیز رو میخوام بگم
دوستت دارم
کمی احساس به خرج بده
هزینه اش رو خودم میپردازم

گاهی حسرت با تو بودن را میخوردم
اما الان حسرت لحظه هایی رو میخورم که با تو گذشت

زخم دلم بود دیدی و نمک زدی

گاهی تنهایی برای آدمای ته خطی خودش ی دنیاست
گاهی تنهایی برای بعضی ها اوج لذته
گاهی تنهایی برای بعضی ها تموم زندگیشونه
پس وارد دنیای همچین آدمایی نشید
چون توتنهایی میخوابن
تو تنهایی زندگی میکنن
تو تنهایی تنها میشن
تو تنهایی خورد میشن

عشق به تو.....
گناه شیرین دلم بود
آلـــــوده شدم....
ولــــی.....
خوبیات.....
مبرا کرد....گناهم را ....!!!

چـــــــهار فَــــصل کامِــــل نیــست...!

هَــــوایِ تُــــــو ؛

هـَــــوایِ دیــگَــریــست...

فرهاد خوش به حالش بود 
حتی خاطرات تلخش شیرین بود

یک روز یک جایی همین حوالی عشق فروشی میشود
برای خریدنش چانه نمیزنند مفت است میخرند
کهنه شد دور می اندازند

اینجا ایران و سرزمین آریایی و عشق های افسانه ای نیست

اینجا همه چیز چینی است آدمها لباسها عشق ها

حتی دوستت دارم ها

وقت رفتن مرا به خدا هم نسپرد
اما تاکید ماکد داشت مرا به خدا بسپار

گاهی شاید لازم باشد از یاد ببریم

آنهایی که با نبودنشان بودنمان را به بازی گرفتند

دنیادنیای نقاب هاست
دنیا نیست

فال گرفتم نام تو آمد کنار نامم…

حال که نام تو سند خورده به نام دیگری…

مانده ام….. فالگیر اشتباه کرده بود…؟؟؟

قهوه …قهوه نبود…؟؟

من اشتباه شنیدم..؟؟

یا….. تو اشتباه رفتی…!!!

مـــَن تـــمـام عـمــرم را کــنارِ هــفـت ســـین نــشســتــه ام. . .

امــا عـــید نـدیــدم

ســین اول: سکـــوت

سیــــن دوم :ســایـه ی تنهــاییــم

سیــن سـوم:ساعــت بی حرکــت مـانــده بــه دیــوار اُتــاق

ســیـن چــهـارم : ســردیِ دسـتانـم

سـیــن پـنجـم:ســر درد هایِ تـکراری که مــُزمـِن شده اسـت

ســیــن شـشـم:سـرخیِ چشــمــانِ همیشــه بــی خــوابــم

سـیـن هفــتم:ســَجده هایِ هــر شـبم رو بــه خــدا

و قــرمــزیِ چشــمــانــم همــان مـاهـــی ِسـُرخـیسـت

کــه زنـدگی میبخشـد بــه این سـفــره ی غــم زدهـــ . . . !

برای نبودنت نقشه کشیدم

نقشه مرگ

اما نه بهتر بیانش کنم

نقشه شادی تو را کشیده ام

وقتی عادت کنی خیلی چیزا رو خود به خود میتونی باور کنی

فکر نمیکردم اینقدر گران قیمت باشم

به هرکس رسیدم

مرا فروخت

شماره ات را پاک کردم

هر شماره غریبی که می افتد

به شوق اینکه تویی خوشحالم میکند

سکوت میکنم

شاید با سکوتم

بیدارشوی

بیزارم از این خواب ها

که هر شب مرا به آغوش تو می آورند

و صبح ….. با اشک

از تو جدایم می کنند . . .

کمیت دوستت دارم هایت مهم نبود
کیفیتشان مهم بود
که چینی از آب درآمدند

خیانت اشتباه نیست
درست ترین اتفاق یک رابطه اشتباه است

دلم نگرفته از اینکه رفته ای.....

دلگیرم از همه دوست داشتن هایی که گفتی و نداشتی

تنهایم و دلتنگت نیستم

میبینی آرامم و غر نمیزنم

میفهمی چه گذشت

روزهایم را تدریجی گذرانده ام

همان روزهایی

که

"مرگ تدریجی قلبم" بود

دلم برای دلم میسوزد

دلی نیست که دردش را بفهمد

بمیرم برای دلم که چقدر تنهاست

دل نبند

دل را اگر ببندی وحشی میشود

وقتی تونیستی "بهشت هم برود

به "جهنــــــــــــــــــــــــم"

بـــعضـــی وقـــتـــا دوســـتـــ دارمـــ کـــنارمـــ بـــاشیـــ

دیـــوونـــهـــ منـــکهـــ بـــاهـــاتـــمـــ….!

خــدایــــا
هـمــہ

از تـــو میخواهــند
بـدهـے

َمــن از تـــــو
میخــواهـــم بــِـگیرے

ایـن هــمـہ
حـــس دلتــــــنگــــے
را از مـــن